زیان بیاعتمادی بین فولاد سازان و سنگآهنیها
مشاور اقتصادی شخص دوم اجرایی کشور که پیش از سمت فعلی، سوابق طولانی و مسئولیتهای دولتی در حوزهای فولاد و معدن داشته است، بیش از آنکه خود را دولتی بداند بر نقش واسطهای خود بین بخش خصوصی و دولتی تاکید میکند.
به گزارش استیل تریدر، مصطفی موذنزاده بر این باور است که انجمن صنفی سنگآهنیها هرقدر پرقدرتتر شود و ابزارهای بهتری برای تعامل با دولت در اختیار بگیرد، بهتر میتواند صدای خود را به گوش دولت برساند اما حرف آنها باید برآیند منافع صنفی و منافع کشور باشد و نه فقط منافع مقطعی خودشان.
توسعه بخش معدن باید از اولویتهای اصلی اقتصاد کشور باشد یا جزو اولویتهای درجه دو؟
اقتصاد کشور ما متاثر از نفت است، به همین دلیل بخشهای دیگر آنگونه که باید، نتوانستهاند خود را نشان بدهند. البته با کاهش قیمت نفت، شاید کشور به خود بیاید و به بخشهای دیگر هم اهمیت داده شود. بهطور طبیعی اقتصاد ما بعد از بخش نفت به بخش منابع و معدن متکی است. جایگاه بخش معدن تا امروز درجه اول نبوده اما این وضع درحال تغییر است و به باور من، معدن با توجه به نقشی که میتواند در اقتصاد و اشتغال کشور ایفا کند، این ظرفیت را دارد که جزو اولویتهای اصلی ما قرار گیرد.
چگونه ارتباط بین معدن کاران و دولت تسهیل شود تا صدای معدنکاران بهتر به گوش دولت برسد؟
به نظر میرسد که این سوال با این پس زمینه مطرح میشود که گاهی معدنکاران به تصمیمهای معدنی دولت معترض هستند و اینکه بهنظر میرسد دولت توجه لازم را به این اعتراضها ندارد؛ تصمیمهایی مثل عوارض و جرایم و حقوق دولتی و غیره. از سالها پیش تمام تلاش من این بوده که این ارتباط یعنی ارتباط بین دولت و معدن کاران، به شکل منطقی برقرار شود.
زمانی که در دولت فعالیت داشتم، بنیانگذار خانه معدن بودم. معتقدم که بخشهای خصوصی باید توسط NGOهای قدرتمند، مسائل خود را با دولت درمیان بگذارند. تشکلهای بخش معدن باید آنقدر قدرت داشته باشند که دولت آنها را به عنوان نماینده و سخنگوی آن بخش بپذیرد و واقعا هم بتوانند حرف آن بخش را بزنند یعنی حرفشان برآیند منافع صنفی و منافع کشور باشد و نه فقط منافع مقطعی خودشان اما متاسفانه واقعیت این است که هماهنگی لازم بین بخش دولتی و خصوصی وجود ندارد. حتی گاهی دولتیها قصد تعامل دارند و حقایق را میپذیرند اما بخش خصوصی راه تعامل را با اتخاذ خطمشی نامناسب سد میکند.
شما مشاور اقتصادی معاون اول رئیس جمهوری هستید. دیدگاه آقای دکتر جهانگیری درباره بخش معدن چیست؟
آقای دکتر جهانگیری به اهمیت بخش معدن اذعان دارد و اقداماتی جدی در توسعه این بخش انجام دادهاست. به نظر من بزرگترین اقدام آقای جهانگیری این بود که بخش خصوصی را کنار خود به عنوان مشاور قرار داد و بهصورت مرتب آنها را به جلسات شورای معاونان دعوت کرد تا از نظرات آنها استفاده کند. درواقع آقای جهانگیری آنها را کنار معاونان خود قرار داده است.
حتی در جلساتی که مرتبط با استراتژی توسعه صنعتی بود هم بخش خصوصی نقش جدی ایفا کرد. من هم در زمان مسئولیتم به این امر اعتقاد داشتم و به همین دلیل انجمن تولید کنندگان فولاد را پایه گذاری کردیم یعنی به سمت تاسیس و تقویت تشکلهای بخش خصوصی رفتیم. خانه معدن و سازمان نظام مهندسی معدن هم دستاورد همین دیدگاهها هستند.
دیدگاه شما درباره رابطه فولاد سازان داخلی و سنگآهنیها چیست؟ در شرایطی که قصد توسعه صنعت فولاد را داریم، بهتر نیست که فولاد سازان داخلی را هرچه بیشتر به سنگآهن داخلی متکی کنیم؟
این کاری است که کشورهای دیگر جهان برای حمایت از صنعت معدن خود انجام میدهند اما اگر منظور این باشد که فولاد سازان سنگآهن را به قیمت ترجیحی از داخلیها بخرند، در حال حاضر بخش فولاد آمادگی چنین اقدامی را ندارد. شاید یکی دو سال پیش این امکان برای صنعت فولاد وجود داشت که سنگآهن را حتی از معادن کوچک داخلی بخرد و اگر آنها مشکل دارند ، حمایت شان کند اما تولید کنندگان سنگآهن این آمادگی را نداشتند و دعوایی میان این دو بخش راه افتاد. در حال حاضر هم فکر میکنم اگر صنعت فولاد بخواهد توسعه پیدا کند، به سنگآهن داخلی نیاز دارد.
از طرفی آمار و اعداد در حیطه تولید سنگآهن نشان داده که آنها فعلا نمیتوانند زمینه را برای توسعهای که مدنظر دولت در فولادسازی است فراهم کنند. 2.8 میلیارد تن ذخیره کشف شده جوابگوی نیازهای صنعت فولاد ما با افقی که برایش ترسیم شده نیست. تولید کنندگان سنگآهن اکتشافات سیستماتیک منطقی انجام نمیدهند که یک رزرو قابل قبول داشته باشند و تولیدکنندگان فولاد بتوانند به آن اتکا کنند. دو طرف به هم اعتماد و اطمینان ندارند. درحالی که اگر فولاد کشور بخواهد توسعه پیدا کند، باید سنگآهن بازار رقابتی داشته و جوابگوی بخش فولاد باشد و این به یک برنامه جامع و گامبهگام نیاز دارد.
ابتدا عوامل صنعت فولاد مشخص کنند که به چه میزان سنگ آهن نیاز دارند، بعد بررسی شود که سنگ آهن ما چه مقدار از این نیاز را میتواند تامین کند و در گام بعد با قیمتهایی منطقی که هیچ کدام از دو طرف متضرر نشوند، با هم تعامل داشته باشند و سعی کنند که در یک فضای تفاهمی مسائل را به صورت منطقی حلوفصل کنند. انجمن سنگآهنی که اکنون شکل گرفته، باید به جایی برسد که جوابگوی یک صنعت فولاد 55 میلیون تنی باشد. در این صورت یک تشکل در این سو و یک تشکل در طرف فولادسازان میتوانند با هم در یک نقطه به تفاهم برسند و جوابگوی نیازهای هم باشند.
در شرایط فعلی چرا باید به فولاد سازان بگوییم که بیایید از سنگآهنیها حمایت ترجیحی کنید؟ مشخص است که آنها وارد چنین بازاری نمیشوند. واقعیت این است که اگر بخواهند هم نمیتوانند بیایند. ما باید در یک بستر منطقی این دو گروه را کنار یکدیگر قرار دهیم تا مسائلشان را با هم حل کنند، نه در یک فضای سرشار از تضاد و درگیری و سرکشی نسبت به همدیگر. این روش جواب نخواهد داد.
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان