ستارههایی که زود خاموش شدند
ظهور و درخشش اقتصادی کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین، قطعی به نظر میرسید. با این حال، شرایط جهان براساس انتظارات پیش نرفت.
به گزارش استیل تریدر، بازارهای معدنی جهان یکی از مهمترین بخشهایی بود که از این نوسان بزرگ ضربه خورد. «آندریا هاتر» در وبسایت تخصصی «متال بولتن» از تجربهها و انتظار فعالان معدنی جهان میگوید که ترجمه آن را میخوانید.
بیش از یک دهه قبل، یک اقتصاددان برای نخستین بار واژه «بریک» را بر سر زبانها انداخت که نشان از تغییر توازن قدرتهای اقتصادی جهان از سمت کشورهای توسعه یافته به سوی کشورهای در حال توسعه داشت. «گلدمن ساشه جیم اونویل» اقتصاددانی بود که این کلمه را به کار برد و پس از آن بارها در کتابها و مقالههای مختلف اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت.
۴ حرف این کلمه به ترتیب به نام انگلیسی کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین اشاره دارد (البته چند سال بعد، برخی از اقتصاددانان از افریقای جنوبی به عنوان قطب پنجم جهان سخن گفتند و یک حرف «اس» به پایان بریک اضافه کردند تا از آن زمان به بعد، «بریکس» هم متداول شود). گلدمن ساشه پیشبینی کرده بود که این ۴ کشور که از آنها با نام «اقتصادهای نوظهور» هم یاد میشود، بازارهای جهانی آینده را به چنگ خواهند آورد.
زمانی که این اقتصاددان، پیش بینی خود را از آینده منتشر کرد، مجموع تولید ناخالص داخلی (جیدیپی) این ۴ کشور، تنها یک چهارم جیدیپی آن روز امریکا بود؛ با آنکه مجموع جمعیت آنها به ۱۰ برابر جمعیت ایالات متحده میرسید. اما همانگونه که ساشه پیشبینی کرد، ورق برگشت. با آنکه امریکا هم در ۱۰ سال گذشته، رشد اقتصادی داشته، ترقی کشورهای بریکس به حدی شدید بود که مجموع تولید ناخالص داخلی آنها با جیدیپی امریکا برابر شد.
اثر اقتصادهای نوظهور بر بخش معدن جهان
با این حال، شرایط برای این کشورها فراهم بود که خود را به جمع بزرگان اقتصاد جهان برسانند. چین مهمترین رشد را در این میان داشته است. حتی در سال ۲۰۰۱م هم، تولید ناخالص این کشور به قدری بود که آن را به عنوان ششمین قدرت اقتصادی جهان مطرح کند. با این حال، در همان سال، از نظر تولید داخلی سرانه، چین وضعیت مساعدی نداشت و کشور هجدهم جهان محسوب میشد. کشور هند هم در آن زمان بیستم اقتصاد جهان از نظر تولید سرانه بود. با این شرایط و جمعیت فراوان و جوانی که هر ۴ کشور در اختیار داشتند، رشد اقتصادی ناگهانی و تصاعدی آنها قطعی به نظر میرسید.
اما این وضعیت ادامه پیدا نکرد و پس از ۱۰ سال، قطار بزرگی که به راه افتاده بود، در حال متوقف شدن است. اکنون فقط هند است که به رشد پرسرعت خود ادامه میدهد. اما مهمتر از نوسان اقتصادی آنها، اثر این تحول بر بخش معدنی جهان بوده است. هر ۴ کشور بریک، جمعیت فراوانی داشتند (نیمی از جمعیت جهان در این کشورها زندگی میکنند) و به این طریق با ترقی اقتصادی آنها، تقاضای قابل توجهی هم در انتظار بازارهای جهانی بود.
به این صورت، کشورهای بریک برای توسعه اقتصادی خود به شدت به محصولات معدنی کشورهای دیگر وابسته شدند. تقاضای قابل توجه آنها باعث سر به فلک کشیدن قیمت محصولات معدنی شد و در سال ۲۰۱۱م به نهایت خود رسید.
افزایش قیمت محصولات معدنی که ناشی از تحول اقتصادی کشورهای بریک بود، باعث شد که سرمایههای جهان به سمت بخش معدن رهسپار شود و عرضه محصولات معدنی هم به صورت تصاعدی افزایش یابد. اما خود این کشورها هم خارج از گود ننشستند و بهتدریج تبدیل به غولهای معدنی جهان شدند. تولید معدنی آنها به قدری افزایش یافت که بر بازارهای جهانی احاطه پیدا کردند و کوچکترین تغییراتی در تولیدات آنها بر قیمتهای جهان اثرگذار میشد. با این شرایط، روز به روز فضا برای دیگر تولید کنندگان معدنی جهان هم تنگتر شد و سهم بازار خود را به کشورهایی واگذار کردند که خودشان مصرفکننده محصولات معدنی جهان بودند.
اوضاع از جایی بدتر شد که رشد اقتصادی این کشورها و تقاضای آنها برای محصولات معدنی هم کاهش یافت. این موضوع را به وضوح میتوان در چین مشاهده کرد. در چند سال گذشته، هر گزارش اقتصاد و معدنی جهان که انتشار یافته، در آن از چین هم سخنی آورده شده است که با کاهش رشد اقتصادی منجر به رکود معدنی در جهان شده است. در این میان، ضربهای که جهان از برزیل و روسیه هم خورده، به همین شکل بوده است. اما میتوان ۲ استثنا هم مشاهده کرد: هند و افریقای جنوبی.
هند آیندهدار
هند در ۲ سال گذشته، رشد اقتصادی قابل توجهی داشته و برای نخستین بار در ۱۰ سال گذشته، نرخ رشد آن از چین فراتر رفته است. از طرفی، جمعیت این کشور هم قابل توجه بوده و ۱۸ درصد از جمعیت جهانی را به خود اختصاص داده است. در دهههای گذشته هم که چین رشد زاد و ولد کشور خود را مدیریت کرد، هند اجازه داد که تعداد افراد جمعیت خود افزایش یابد. به این صورت، اختلاف ۴۰۰ میلیونی بین جمعیت ۲ کشور به کمتر از ۱۰۰ میلیون در سالهای اخیر کاهش یافته است. با این حساب، هند بر خلاف چین، در چند دهه آینده هم نیروی کار فراوان و ظرفیت بسیاری برای رشد اقتصادی دارد.
نیروی کار فراوان و ظرفیت رشد اقتصادی باعث میشود که تقاضای این کشور برای محصولات معدنی هم به سرعت افزایش یابد و شاید بتوان از ۳ یا ۴ سال آینده به هند به چشم یکی از بزرگترین غولهای اقتصادی جهان و اثرگذارترین مصرف کنندگان محصولات معدنی نگاه کرد. به این صورت، وجود هند، نعمتی برای بازارهای جهانی معدن در دهههای آینده است؛ دورانی که با کاهش ذخایر معدنی موجود و افزایش قیمتها هم مصادف میشود.
افریقای جنوبی، شیر خسته
افریقای جنوبی بر خلاف ۴ کشور اصلی بریکس، جمعیت چندانی ندارد و تنها اندکی بیشتر از ۵۰ میلیون نفر در خاک آن زندگی میکنند. با این حال، بزرگترین اقتصاد افریقای جنوبی در سالهای گذشته رشد اقتصادی قابل توجهی داشته و به نظر هم نمیرسد که در کوتاهمدت این رشد پرسرعت کاهش پیدا کند. اما این کشور یک وجه تمایز با دیگر کشورهای بریکس دارد که شاید اهمیت توجه به آن را افزون کند.
این کشور، از گذشتههای دور به عنوان ارزشمندترین کشور افریقایی جنوبی محسوب میشده و استعمارگران مختلف به منابع معدنی غنی آن چشم طمع داشتهاند. زمانی حدود ۸۰ درصد از طلا و همچنین الماس جهان در این کشور تولید میشد؛ رقمی که تصور کردنش بسیار دشوار است. با این حال، اکنون منابع معدنی افریقا بسیار فرسوده شده و معادن جدید کشف شده در آن بسیار محدود هستند.
با این حساب، افریقای جنوبی بر خلاف سایر اقتصادهای نوظهور، نمیتواند بر تولیدات معدنی داخلی خود تمرکز کند و مجبور است آنها را از بازارهای جهانی خریداری کند. این موضوع میتواند دومین و آخرین خبر خوش از کشورهای بریکس برای کشورهای معدنی جهان باشد.
- مهدی نیکوئی-
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان