میرصالح میرمحمدی، عضو هیات علمی دانشکده معدن دانشگاه تهران عنوان کرد
شانس بالای معدن برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی
رشد اقتصادی و خودکفایی در بخشهای مختلف از صنعتگرفته تا معدن همواره در راس برنامهریزیهای کشور قرار دارد.
به گزارش استیل تریدر، در سالهای گذشته که ایران مورد تحریمهای بینالمللی قرار گرفت باعث شد تا برنامه ریزی فعالان و متخصصان داخلی به گونهای باشد که بدون در نظر گرفتن کمک یا استفاده از دانش فنی دیگر کشورها، تمامی تلاش خود را برای تحقق اهداف خود انجام دهند. در این میان اقتصاد مقاومتی یکی از همین راهکارها بود که نتایج مثبت بسیاری همچون بومی شدن برخی از فناوریها در زمینههای مختلف معدن و صنایع معدنی به همراه داشت. حال باید دید که در شرایط پساتحریم امروزی بخشهای مختلف معدن و صنایع معدنی چگونه به راه خود ادامه خواهند داد؟
نقش حاکمیتی دولت
این سوال که آیا نقش معدن برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی پایان یافته پاسخهای متفاوتی دارد. برخی میگویند بخش معدن نسبت به دیگر حوزهها برای رشد و توسعه شانس بیشتری دارد. بخش خصوصی نیز به عنوان یکی از فعالان این حوزه میتواند در این راه اثرگذار باشد اما منوط به اینکه از آنها حمایت کافی به عمل آمده و تقویت شوند. در این میان دولت به عنوان نقش حاکمیتی میتواند با ایجاد زیرساختها و آماده سازی فضای کاری، خصوصیها را با اهداف خود همگام کند.
میرصالح میرمحمدی، عضو هیات علمی دانشکده معدن دانشگاه تهران درباره نقش معدن در اقتصاد مقاومتی در زمان پساتحریم گفت: در اقتصاد مقاومتی باید نگاه درونگرا را مد نظر قرار داد و با شناسایی ظرفیتهای موجود برای توسعه معدن سرمایهگذاری کرد. حال اگر معدن را به بخشهای مختلف تقسیم کنیم شانس این بخش نسبت به سایر حوزهها برای پیشبرد اهداف بیشتر خواهد بود. صنایع دیگر همچون نفت بیشترین درآمد را دارند و نقش پررنگی در اقتصاد کشور ایفا میکنند.
همچنین ظرفیت این بخش به طور کامل شناخته شده و اینکه در سالهای آینده چقدر میتوان آن را توسعه داد در دسترس و قابل پیش بینی است. اینکه هماکنون در پساتحریم به سر میبریم به این معنا نیست که نباید اهداف تعیین شده برای رشد و اقتصاد کشور را کنار بگذاریم.
او ادامه داد: در بخش معدن به دلیل ظرفیت بالا، این شانس وجود دارد که میتوان با رجوع به آن زمینه را برای رسیدن به اهداف موجود در اقتصاد مقاومتی فراهم کرد یا آن را به بخشی که پذیرای سرمایهگذاری است وصل کرد زیرا هدف ما در اقتصاد مقاومتی بسته شدن درها و ارتباطات نیست و باید روی مزیتهای موجود در بخش معدن تمرکز کرد.
البته شکوفا شدن این مزیتها به نوعی با سرمایهگذاری آن مرتبط است اما این سرمایه گذاریها باید پروژهها و طرحها را بیمه کند تا با بسته شدن درها یا همان ارتباطات شاهد توقف آن نشویم. اینجاست که بحث انتقال فناوریهای نوین، ورود تیمهای قوی و متخصص، تبادل نیرو، آموزش نیروها و دیگر مسائلی که با استفاده از آن زمینه را برای شکوفایی و خودنگهداری فراهم کرد، مطرح میشود.
هنوز ظرفیتهای عمدهای از معادن ایران یا شناخته نشده یا به شکل سطحی کار شده است و این موضوع در دیگر بخشها و صنایع کمتر دیده میشود. میرمحمدی معتقد است پوشش اکتشافی به طور تقریبی سطحی و در ایران حدود ۱۰درصد است. یعنی تنها در ۱۰درصد از محدودههای معدنی اکتشاف حداقلی انجام شده است. ناشناخته ماندن کانسارهای پنهان و عمیق و اینکه اطلاعی از ذخایر معدنی که آنها را باید به شکل روباز استخراج کرد و برخی دیگر را باید به شکل زیرزمینی برداشت در اختیار نداریم شاید نشان از عقب ماندن ایران در حوزه معدن و پیشرفت آن داشته باشد، اما اگر نیمه پر لیوان را نگاه کرده و دید مثبتی داشته باشیم متوجه میشویم با یک میدان پر کار و با وسعت بالا روبه رو هستیم که هنوز دستنخورده باقی مانده است.
تمرکز روی اکتشافات معدنی
این استاد دانشگاه درباره اینکه روی کدام بخش از فعالیتهای معدنی برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی باید تمرکز و توجه بیشتری داشت، اظهار کرد: در بخش معدن هنوز اکتشافات کافی انجام نشده و اطلاعات ضعیفی در این حوزه وجود دارد. این در حالی است که نیاز اولیه برای شروع فعالیتهای استخراج از این دو موضوع تعیین میشود. بنابراین لازم است تا اکتشافات به روز انجام شده و از فناوریهای روز بهرهگرفته شود. حال اگر از این بخش عبور کرده و آن را عملی نکنیم در مراحل بعدی با مشکل مواجه خواهیم شد.
او ادامه داد: اگر به توسعه صنایع پایین دستی بپردازیم اما شناخت درست کمی و کیفی از مواد اولیه نداشته باشیم با مشکل روبهرو خواهیم شد. به عنوان مثال برخی نسبت به راهاندازی کارخانه لیچینگ مس یا دیگر روشهای فرآوری اقدام میکنند و زمان بهرهبرداری از آن که فرا رسید، اگر از میزان خوراک برای کارخانه و اینکه برای چند سال باید ذخیره داشته باشند اطلاعات درستی نداشته باشند نتیجهای جز خسارتهای بزرگ نخواهد داشت. بنابراین باید از افراد آگاه و دانشآموخته، فناوریهای روز و... استفاده کرد تا بتوان مراحل بعدی فعالیتهای معدنی را ادامه داد و با شناسایی ذخیرههای معدنی نسبت به استخراج آنها وارد عمل شد و در نهایت با فرآوری و تولید محصول نهایی چرخه تولید را کامل کرد.
در بخش معدن زنجیره ارزشافزودهای وجود دارد که از صفر تا بینهایت آن قابل تعریف است. یعنی میتوان از یک ماده معدنی کم ارزش همچون سنگآهک که هر تن از آن ۵هزارتومان قیمت دارد زنجیره ارزشافزوده را به شکل پلکانی و براساس دانش، فناوری و سرمایه گذاری روی آن، ارزش این ماده معدنی را به کیلویی۱۰هزار دلار رساند. اما اگر به خام فروشی بسنده شود، با انجام کمترین کار، تنها اشتغال ایجادشده و گردش سرمایه اندکی رقم میخورد. بسیاری از محصولات معدنی با کد و نشانهای مختلف به ایران وارد میشوند که هرکدام یکی از محصولات همین زنجیره ارزش افزوده هستند.
اگر این موارد برای پروژههای معدنی در نظر گرفته شود میتوان امیدوار بود که معدن نسبت به دیگر بخشها، کمک بیشتری به دولت برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی برساند. میرمحمدی درباره اینکه آیا بخش خصوصی توانسته نقشی را در اقتصاد مقاومتی به خود اختصاص دهد یا خیر اظهار کرد: وظیفه بخش خصوصی از دولتی باید تفکیک شود زیرا در ایران دولت بخش خصوصی را به عنوان رقیب خود میبیند یعنی به موازات یکدیگر حرکت میکنند. حال اگر نقشها به درستی تعیین شود که دولت نقش حاکمیتی و آمادهسازی بسترها را دارد، آن زمان بخش خصوصی خود را مسئول انجام امور میداند.
در دیگر کشورها نیز از همین روش استفاده میشود و دولت وظیفه آماده سازی، تسهیل مقررات و بسترسازی که نیازمند سرمایهگذاریهای کلان است و از توان بخش خصوصی خارج است را برعهده میگیرد و در زمان عملیاتی و اجرایی شدن آن این بخش خصوصی است که وارد عمل میشود. اما در ایران این فرصت وجود ندارد و باعث شده تا آنچنان که باید این بخش رشد نداشته باشد. در حقیقت بخش خصوصی ایران ضعیف است و در نتیجه نمیتوان انتظار کار بزرگی از آن داشت. او گفت: باید اعتماد به بخش خصوصی افزایش یابد.
در زمان تحریمها گره گشایی برخی از موارد، به دست بخش خصوصی بود. حال اگر در آن دوران قدرت بخش خصوصی افزایش پیدا میکرد اثرات تحریم در سالهای گذشته به مراتب کمتر میشد. بخش خصوصی در دنیا شناخته شده و مورد اعتماد است. بنابراین برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی میتوان از آن کمک گرفت که این امر تنها در صورت تقویت آن ممکن خواهد شد.
تعیین استراتژی دولت برای معادن
حسین گروسی، عضو کمیسیون معادن و صنایع مجلس شورای اسلامی ایران نیزدرباره نقش معادن در اقتصاد مقاومتی اظهار کرد: یکی از فرصتهای خوب کشور سرمایه گذاری در بخش معدن است. در این میان دولت نیز باید حمایت خود را از این حوزه نشان دهد و سرمایه گذاران را یاری کند. او بر این باور است که باید بخش معدن را به عنوان یک بخش رقابت پذیر و عضو تجارت جهانی دانست.
بخش معدن ایران قدرت رقابت پذیری با دیگر کشورهای فعال را دارد، در حالی که شاید در بسیاری از صنایع این رقابت پذیری وجود نداشته باشد. عضو کمیسیون معادن و صنایع مجلس شورای اسلامی معتقد است که معدن به عنوان یک فرصت استثنایی در کشور به شمار میآید و کمتر کشوری این ذخایر معدنی را در اختیار دارد. در این میان انجام تمامی مراحل تولید مواد معدنی از اکتشاف تا فرآوری مواد معدنی در کنار یکدیگر میتوانند رسیدن به اهداف را محقق کند. البته در ایران نقاط بسیاری وجود دارند که ذخایر موجود در آنها شناسایی نشدهاند.
او ادامه داد: برای برداشت ذخایر معدنی و استفاده از آنها باید مطالعات کافی انجام شده و با بهرهبرداری اصولی از این مواد، زمینه فرآوری را مهیا کرد تا از خام فروشی مواد معدنی جلوگیری شود. گروسی درباره اینکه دولت چگونه میتواند اهداف اقتصاد مقاومتی در بخش معدن را اجرایی کند، گفت: دولت باید استراتژی خود را روی صنایع مهمی همچون معدن و صنایع پایین دستی آن قرار دهد تا از خام فروشی جلوگیری شود. زیرا در صورت سرمایه گذاری در این حوزه علاوه بر ایجاد حداقل ۳ تا ۴ برابر ارزش ماده اولیه، در آمد خواهیم داشت و همچنین منجر به اشتغالزایی خواهد شده و به مناطقی که کارخانههای فرآوری یا صنایع پایین دستی که مصرف کننده محصولات معدنی هستند، رونق میبخشد.
- نرگس قیصری-
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان