رییس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران
لازمههای سرمایهگذاری مشترک | مهدی قاضی زاده
با توجه به رفع تحریمها و استقبال کشورهای خارجی از بهبود روابط اقتصادی با ایران و نیز لزوم تقویت ساختار صنعتی کشور و پیشرفت فناوری طراحی، به نظر میرسد مهندسی و سرمایهگذاری مشترک در صنایع مختلف از اصلیترین ضروریات در شرایط پساتحریم خواهد بود.
بی شک سرمایه گذاری مشترک شامل یک رابطه دو سویه است که باید از ۲ منظر آن را مورد بررسی قرار داد؛ نگریستن به این موضوع از منظر «سرمایه گذار خارجی» تعیین تکلیف تحریم هاست که باید نسبت به مشخص شدن این وضعیت اقدام شود. درست است که اخبار خوبی مبنی بر لغو قطعنامه سازمان ملل و رفع تحریمها مطرح میشود اما این مسئله تا به امروز به معنی برداشته شدن تحریمها به ویژه در بخش بانکی نیست و سرمایه گذار خارجی بدون حل این موضوع وارد ایران نخواهد شد.
از سوی دیگر سرمایه گذار خارجی از ثبات وضعیت ایران نگران است چراکه در گذشته تعهداتی از سوی ایران وعده داده شده که به آن عمل نشد که این عهد شکنی موجب نگرانی آنهاست. به طور مثال پتروشیمی «ساسول» زمانی اقدام به سرمایه گذاری در عسلویه کرد که منجر به ایجاد شرکت «آریاساسول» شد. در آن زمان ایران وعدههایی در زمینه خوراک و قیمت ارائه کرد که هرچند وعدههای اشتباهی بود اما به هر شکل تعهداتی بود که وعده داده شد اما در دولت دهم عملیاتی نشد که منجر به قطع ارتباط آنها با ایران و واگذاری سهام این شرکت شد.
این نمونهها نشان خوبی از همکاری با شرکتهای خارجی نیست و ایران باید ابتدا به جلب اعتماد آنها با هدف امنیت سرمایه گذاری اقدام کند. آنچه در جلب سرمایه گذاری خارجی اهمیت دارد موضوع اطلاعاتی است. سرمایه گذاران خارجی حدود یک دهه پیش از بازار ایران خارج شدهاند و اطلاع دقیقی از وضعیت بازار ایران ندارند؛ این در حالی است که بازار ایران نسبت به یک دهه گذشته تغییرات بسیار زیادی داشته است.
بنابراین باید اطلاعات مناسبی نسبت به وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران به ویژه در زمینه ثبات قوانین ارائه کنیم. درحال حاضر ثبات قوانین در ایران وجود ندارد و بوروکراسی اداری نسبت به ۱۰ سال پیش نامناسبتر شده است. از سوی دیگر اقتصاد ایران قابل پیش بینی نیست و نمیتوان نرخ انرژی و مواردی از این دست را برای یک سال دیگر تخمین زد. این مسائل نکات منفی است که هر سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاری دچار تردید میکند. از نگاه ایران اگر این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم باید دید صنایع ایرانی تا چه اندازه قابلیت جذب سرمایه گذار خارجی را دارد.
درحال حاضر ساختار مدیریتی صنایع و شیوههای مدیریتی کشور در سالهای اخیر مبتنی بر رانت و شرایط ویژه اقتصادی بوده است. بهطور مثال مدیران تا ۲ سال پیش برگ برنده خود را استفاده از ارز مبادلهای میدانستند درحالی که در اقتصاد دنیا، اقتصاد آزاد ارز مبادلهای معنایی ندارد. امروزه مدیران کشور مدیران دوران تحریم هستند و مدیران دوران اقتصاد آزاد نیستند.
بنگاههای کشور سیاست گذاری بلندمدتی ندارند و به لحاظ بلاتکلیفی تنها برنامههای کوتاه مدتی تدوین میکنند. بنابراین اگر شرکتهای خارجی از روابط با ایران استقبال و لیسانسی را به ایران اعطا میکنند باید از این فرصت استفاده کرده و از آنها نیز قول بگیریم تا بخشی از تولیدات را به کشورهای دیگر صادر کنند و تنها به بازار داخلی محدود نشوند. بنابراین باید شرایط بدون اغراق و واقع بینانه بررسی شود تا بتوان سرمایه گذاری مشترک را در ایران تقویت کرد.