مدیر عامل شرکت گروه صنعتی فولاد بهمن
چشمانداز صنعت فولاد از برنامه تا اجرا | بهمن احمدی
صنعت فولاد جزو یکی از مهم ترین و البته تاثیرگذارترین صنایع هر کشوری برای رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی محسوب میشود، از این رو مسوولان کشور برای توسعه این صنعت در کشور و بهبود جایگاه جهانی آن همت گماردهاند.
با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور باید این صنعت پیشتر و بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار میگرفت، اما وجود موانع بیشمار و تناقض میان سیاستهای اتخاذ شده با اجرای واقعگرایانه مانع از دستیابی به اهداف مورد نظر شدهاند.
مطمئنا تعیین استراتژی برای ایجاد طرحهای فولادی از اهمیت بسیار حیاتی برخوردار است که باید از مراحل تامین مواد اولیه تا مصارف محصول تولیدی مورد بررسی قرار گیرد، البته در بازارهای کنونی که مازاد تولید به مصرف، دغدغه تولید کنندگان تلقی میشود شاید تولید محصولات فولادی از اقبال خوبی برخوردار نباشد، اما با توجه به زمانبری احداث کارخانه از بسترسازی تا تولید محصول نهایی و با توجه به رشد اقتصادی پیش بینی شده میتوان افق روشنی برای این صنعت در نظر داشت و چشمانداز تولید فولاد در کشور براساس بیش از 50 میلیون تن تا سال 1404 اگرچه پر زحمت اما دست یافتنی به نظر میرسد.
البته برنامهریزی برای نیازهای بازار داخلی و همچنین صادرات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که باید به آن توجه ویژه شود. درحال حاضر شاید بزرگ ترین چالش پیشروی صنعت فولاد کشور بحثهای مربوط به سرمایه بر بودن این صنعت است. باید در نظر داشته باشیم که صنعت فولاد نیاز فراوانی به سرمایه ثابت و سرمایه در گردش دارد. همچنین بالا بودن نرخهای تامین مالی در این صنعت اثر گذارند و توجیهپذیر بودن آن را تحت الشعاع قرار میدهند. یکی از موارد مهم که امروزه باعث توجیه اقتصادی این صنعت در کشور میشود، نیروی کار و انرژی ارزان است، اما آیا این مزیت پایدار بوده یا تضمینی به تداوم آن هست؟
انجام صحیح برنامهریزی و اجرایی کردن طرحهای عمرانی و صنعتی از سوی دولت که خود یکی از دلایل توجیهی افزایش تولید و مصرف فولاد خواهد بود نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. ضمن اینکه مکان یابی بعضی از این طرحهای فولادی از کارشناسی لازم برخوردار نبوده و در آن به تامین مصارف و نیازهای عدیده جانبی کارخانههای فولاد توجه نشده است.
برخی مواردی که در ایجاد طرحهای فولادی به آن توجه نشده در ذیل آمده:عدم دسترسی جادهای معادن، همچنین عدم تامین منابع آب و تامین نیروگاه و انرژی مورد نیاز، امکانات ترانسفرهای ریلی و آبی برای حمل و نقل مواد اولیه و سایر مواد مورد نیاز واحد صنعتی و صادرات به کشورهای هدف و همچنین ایجاد زیرمجموعهها برای تولید صنعتی محصولات نهایی مورد نیاز کشور و منطقه که هر کدام در هزینهها نقش بسیار موثری را ایجاد میکنند.
متاسفانه همین زیر مجموعهها به درستی مدیریت نشدهاند. امروز در کشور ما محصولات بسیاری به علت کمبود تولید داخلی و امکان سنجی غیر علمی به اجبار از کشورهای دیگر وارد شده و در صادرات بسیاری از محصولات با توجه به عدم برنامهریزی صحیح در نوع تولید با مشکل مواجه ایم و این امر به دلیل نداشتن آمار واقعی از تولید و مصرف مورد نیاز داخلی و صادراتی بوده است. مطمئنا کشورهای تولیدکننده فولاد برای حمایت از تولید داخلی خود اقدام به تعیین تعرفههای سنگین برای رقبایی چون کشور چین و دیگر تولیدکنندگان خارجی میکنند که این امر نیز نیاز به مدیریت دارد. گلهمندی از مدیرانی که به مدیریت زمان اهمیتی نمیدهند از روی دلسوزی است.
به طور حتم بسیاری از سرمایهگذاران به اهمیت مدیریت زمان در ایجاد یک سرمایهگذاری واقفند ولی متاسفانه در بسیاری از ادارات وجود بوروکراسی حاکم، اتلاف وقت غیرمنطقی زیادی را رقم میزند که توجیه طرح را غیراقتصادی میکند. مطمئنا شروع و سرعت منطقی پیشرفت یک پروژه نه تنها از نظر مالی بلکه از نظر روحی و روانی هم برای صاحبان سرمایه و هم برای اقتصاد و اشتغال منطقه حائز اهمیت است و به نوعی این جدیت و مدیریت در ایجاد یک طرح بزرگ، دیگران را از سرمایهگذاری مضاعف و بدون تقاضا یا اشباع شده برحذر خواهد داشت.
در هر صورت به نظر میرسد هر سرمایهگذاری با تیم مشاورهای خود و مطالعه، بررسی و جمع بندی طرح توجیهی فنی و اقتصادی استراتژی پیشرفت خود را تعریف و عملیاتی خواهد کرد. پیشنهاد میشود مدیران تصمیم ساز با بررسی تمامی جوانب حتی سرمایه شخصی را سرمایه ملی تلقی کنند تا پس از ایجاد کارخانه با هزینههای غیرمترقبه در تامین مواد اولیه، تولید و نهایتا عدم استقبال فنی و اقتصادی در بازار فروش مواجه نشوند. اگرچه امروز این سوال مطرح است که چگونه کشوری مثل چین میتواند محصولات فولادی خود را با کیفیت برابر در کشور ما حدود 20 درصد ارزانتر عرضه کند و ما برای همسان کردن قیمت داخلی این محصولات مجبور به ایجاد تعرفه و فشار به خریداران هستیم.
چگونه میتوان با وجود این رقبا به تولید و صادرات اندیشید؟ آیا هزینه تولید داخل بالا است؟ آیا مدیران کارآمد و نیروی انسانی متبحر و دلسوز نداریم؟ و بسیاری از چراهای اینچنینی که نیاز به پاسخ منطقی و اجرایی دارند که باید مدیریت شوند. در خاتمه باید به این اصل معتقد بود که برای رسیدن به اهداف مناسب باید از افکار مناسب، افراد مناسب و ابزار مناسب در زمان مناسب بهره گرفت و امیدواریم این امر از سوی تصمیمگیرندگان و مجریان رعایت شود.
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان