نایب رییس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران
قیمت سنگ آهن با شیب ملایم افزایش می یابد | بهرام شکوری
پروژه گل گهر 5 با 40.5 درصدی که قرار است به دولت داده شود و با قیمت های فعلی سنگآهن، دارای NPV (ارزش خالص فعلی) منفی است وIRR (نرخ بازگشت سرمایه) آن زیر 6 درصد است بنابراین این پروژه در حال حاضر توجیه اقتصادی ندارد.
دکتر بهرام شکوری افزود: با پیش بینیهای صورت گرفته از بازار سنگ آهن در آینده، با این اعداد و ارقام نمیتوان حتی در صورت احداث صنایع تبدیلی مانند کنسانتره و گندله، سودی را انتظار داشت. در گل گهر 5 فقط به دنبال حداقل کردن زیان هستیم نه ماکزیمم کردن سود. وی، معتقد است قیمت سنگ آهن در آینده نزدیک رشد خواهد کرد اما به 100 دلار نخواهد رسید. متن گفتگو نایب رییس انجمن تولید کنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران و استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی را در پی بخوانید.
راهکار اقتصادی شدن پروژه گل گهر 5 چیست؟
اگر دولت میخواهد هم به عنوان صاحب سرمایه در شرایط فعلی، سود ببرد و هم ایمیدرو به سود خود دست یابد باید تعامل سازنده داشته باشد و نسبت مشارکتها را تغییر دهد. البته از سال گذشته ماشینآلات استخراج و حمل به معدن ارسال شد و حتی نزدیک به 6 میلیون تن عملیات باطله برداری صورت گرفته که قرار است سال آینده به بلوکهای ماده معدنی برسیم، اما برای استمرار بهرهبرداری در گل گهر 5 باید تمهیداتی اندیشیده شود در غیر این صورت معدن رو به تعطیلی خواهد رفت.
تعامل سازنده توسط ایمیدرو با بخش خصوصی مستقر در گل گهر 5 به صورتی باید باشد که با تغییر نسبتهای دریافتی توسط ایمیدرو و حمایتهای لازم، سرمایه گذار جهت ادامه کار ترغیب شود. از سال گذشته عملیات باطله برداری و اکتشافات تکمیلی معدن آغازشده و علی رقم مشکلاتی در اجرا، تاکنون نزدیک 6 میلیون تن باطله برداری صورت گرفته و هم اکنون نیز ادامه دارد و طبق برنامه نیز در حال افزایش است. اما در شرایط کنونی اوضاع فروش سنگآهن مناسب نیست و این بحران قیمت، معادلات محاسبات اعداد و ارقام قرارداد فیمابین ایمیدرو و بخش خصوصی را به هم ریخته است.
آقای دکتر همانطور که می دانید انجمن سنگ آهن با مذاکراتی که با سایت متال بولتن داشت شاخص قیمت سنگ آهن ایران را 9 دلار بالا برد، تحلیل جنابعالی در این خصوص چیست؟
یکی از مشکلاتی که تولید کنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران داشتند، تعیین شاخص یومتال به عنوان شاخص قیمت در معامله با خریداران چینی بود. متأسفانه به دلیل آنکه این سایت متعلق به خریداران چینی است قیمتهای غیرواقعی و پایینتری را اعلام میکردند و بخشی از تجار ایرانی که اطلاعات کافی از بازار نداشتند متضرر میشدند ولی اکثراً با توجه به آشنایی با بازار در قراردادها قیمت فروش شاخص یومتال بعلاوه به فرض 12$ میفروختند که عملاً استفاده از آن شاخص را بی معنا میکرد.
ازآنجایی که مذاکرات متعدد انجمن با یومتال مبنی بر اصلاح قیمتها به نتیجه نرسید در کنفرانس دالیان که اینجانب به همراه تعدادی از اعضا هیئتمدیره حضور داشتیم مذاکرات خوبی با سایتهای معتبر مثل پلتس و متال بولتن انجام دادیم و بالاخره متال بولتن موافقت کرد تا قیمتهای واقعیتری ارائه دهد که خوشبختانه رونمایی شد و گاه در معاملات روزمره مورداستفاده قرار می گیرد.
رشد قیمت توسط چینیها چقدر عملی خواهد شد؟ ایرانیها میتوانند سنگآهن خود را بالاتر از قیمتهای قبلی بفروشند یا نیاز به بازه زمانی دارد؟
این افزایش نرخ به معنای واقعی شدن قیمتها است نه اینکه متال بولتن قیمتها را بالاتر از نرم و متوسط جهانی برده باشد. شاخص متال بولتن از اطلاعات صادرکنندگان استفاده کرده و اعداد واقعی را برای نرخها اعلام کرده است.
مقاومت یومتال درمقابل قیمت های جدید چیست؟
مقاومتی نخواهند داشت. با اقدام اخیر قیمتها واقعی شده و اعتماد به بازار بر میگردد.
وضعیت بازار را چطور ارزیابی میکنید و این مقاومت تا کی ادامه خواهد یافت؟
نوسانات قیمت سنگ آهن در یک صد سال گذشته نشان داده که همیشه رکود و رونق در بخش سنگآهن اتفاق افتاده و تبعاً با تحرکات لازم در تجارت جهانی رونق دوباره ایجاد خواهد شد. مؤسسات مختلفی اوضاع آینده سنگآهن را پیشبینی کردهاند و همه معتقدند افزایش قیمت طی سالهای آینده اتفاق خواهد افتاد اما زمان آن از سوی هر یک از این مؤسسات متفاوت است. دلیل انتظار صعودی شدن نرخها، حرکت سینوسی و نوسانات صعودی و نزولی قیمت این ماده معدنی در ادوار گذشته به ویژه صدسال اخیر و نیاز بشر به ماده معدنی سنگ آهن در طول دوران زندگی خود است. میانگین قیمت سنگ آهن در صدسال گذشته حدود 40 دلار بوده است. بنابراین میتوان گفت معدن یک صنعت پایدار است چون رونق و رکود توأمان در آن اتفاق میافتد.
آیا قیمتها به اوج سالهای قبل میرسد؟
البته بعید است که به دوران بالای 100دلار برسیم چراکه پیش بینیهای قیمت نیز حاکی از آن است که به اوج سال 2012 نخواهد رسید چون کشور چین و حتی اروپا شاهد کاهش رشد اقتصادی هستند ولی باید مطمئن بود که قیمت مواد معدنی به ویژه سنگآهن با شیب ملایم افزایش خواهد یافت ازاین رو به اعتقاد بنده الان که در شرایط رکود بسر میبریم، بهترین فرصت برای سرمایه گذاری است.
استمهال حقوق دولتی سنگآهنیها به کجا خواهد رسید؟
اکنون شرایط مساعدی برای پرداخت حقوق دولتی از سوی معدن داران نیست چراکه بنگاههای اقتصادی علیالخصوص معدنیها شرایط خوبی ندارند و پیشنهاد ما به دولت این است که نگاه درآمدی به حوزه معدن نداشته باشد و اکنون زمان آن است که از معدنیها حمایت شود تا بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. ازاین رو پیشنهاد ما با توجه به بحرانی که در سال 94 تشدید شده است، عدم اخذ حقوق دولتی از معدندارن است و تا زمانی که رونق دوباره به بخش معدن بازگردد باید برای سالهای قبل هم حقوق دولتی استمهال گردد.
پا فشاری دولت برای اخذ حقوق دولتی چیست؟
کاملاً واضح است مشکل بحث درآمدی دولت است. با توجه به کاهش قیمت نفت و به تبع آن کاهش درآمدهای نفتی در کنار عدم تحقق درآمدهای مالیاتی، بدهی به پیمانکاران و غیره، دولت با مشکلات مالی مواجه است ولیکن باید برای حفظ و بقای این بخش همراهی لازم صورت گیرد.
بهترین راه در زمان پساتحریم ورود بخشی از مطالبات دولت از داراییهای بلوکه شده و سرمایه گذاریهایی خواهد بود که به کشور وارد میشود تا شاید بتوان شاهد بهبود شرایط اقتصادی و بنگاهها که معدن نیز جزو آن است، باشیم.
حقوق دولتی 90 و 91 سنگ آهنی و اختلاف با دولت که به دیوان عدالت اداری ارجاع شده به کجا کشید و آیروپکس تا چه اندازه میتواند هدف خود را محقق کند؟
توصیه غیررسمی دولتیها نیز همین است که نمیتوانند بدون حکم کمکی به این بخش بکنند ولی اگر حکم صادر شود دست دولت بازخواهد بود.
آیروپکس یک انجمن صنفی بوده که یکی از رسالتهای آن حمایت از منافع صنف است. اعتقاد ما این است که در مورد حقوق دولتی اجحافی به سنگآهنیها شده که در این خصوص مذاکراتی با دولت داشتهایم که متأسفانه به نتیجه نرسیده و با توجه به علاقه مندی اعضا برای احقاق حق و عدم حصول نتیجه از طریق مذاکره، مجبور به پیگیری این موضوع از مراجع ذیصلاح هستیم.
تا چه اندازه فکر میکنید موفقیت حاصل شود؟
معمولاً پیگیری از طریق این مراجع مثل دیوان عدالت اداری منجر به حصول نتیجه میشود اما تمایلی به رفع این موضوع از طریق مجاری قانونی نداریم چراکه روابط بخشهای اقتصادی با دولت روابطی دوستانه بوده و تعامل با دولت و مجلس بهترین روش است اما اگر مذاکره نتیجه بخش نباشد چارهای به غیراز این نخواهد بود.
هفته گذشته وزیر معادن افغانستان به ایران آمد و جلساتی را با رئوسای ایمیدرو و وزیر صنعت داشت، این حضور و تعاملات را تا چه اندازه مثبت میدانید و آیا میتوان شاهد سرمایهگذاری ایرانیها در معادن و صنایع معدنی افغانستان بود؟
ایران در حال حاضر بهترین ذخایر و منابع را دارد البته هرچند شرایط افغانستان به دلیل انجام عملیات ژئوفیزیک هوایی از ایران بهتر است و ذخایر بکر و دستنخوردهای را دارد، اما عدم وجود زیرساختهای مناسب، عدم امنیت و عدم وجود آبهای آزاد در انتقال مواد معدنی با احجام بالا، نمیتواند گزینه مناسبتری باشد، شاید کشورهایی که پتانسیل معدنی اندکی دارند با شرایط افغانستان بهتر کنار بیایند. هرچند این امکان برای سرمایه گذاران ایرانی نیز وجود دارد که در برخی از مواد معدنی استراتژیک مثل لیتیوم در کشور افغانستان سرمایه گذاری نمایند. البته ما کشوری هستیم که علاقهمندی خود را برای جذب سرمایه گذاری خارجی نشان دادهایم.
در شرایطی که به دلیل مسائل امنیتی صاحبان سرمایه ایران را به کشورهای دیگر ترجیح میدهند ما به سراغ دیگر کشورهای منطقه برویم آنهم در کشوری نظیر افغانستان که تاکنون هیچ پروژه معدنی و هیچ کشور خارجی در آنجا موفق نبوده است کمی دور از ذهن است.
به هرحال احساس میکنم تنها کشوری که به لحاظ زبان و فرهنگ مشترک و ارتباطات چندین ساله با افغانستان و علاقهمندی تجارت فیمابین با این کشور مهم مرزی و وجود بندر چابهار در نزدیکی افغانستان شاید بتواند در آنجا موفق عمل کند، ایران است.
مصرف فولاد در افغانستان سالانه یکمیلیون تن است و طبق طرحهای توسعهای به 10 میلیون تن خواهد رسید، آیا طرح پیشنهادی از سوی رییس هیات عامل ایمیدرو برای احداث واحد آهن اسفنجی در افغانستان و تاسیس واحدهای گندله و کنسانتره در ایران عملیاتی خواهد بود؟
با توجه به بررسی طرحهای مختلف زنجیره ارزش سنگآهن و توجه به بازار فعلی این محصول بهترین راه برای احداث کارخانههای تکمیلی تأسیس این کارخانهها در کنار واحدهای معدنی و یا در کنار بنادر صادراتی است. اگر از استخراج سنگ آهن در افغانستان بتوانیم واحدهای فراوری و تکمیل کننده زنجیره سنگآهن را در کشور افغانستان راه اندازی نماییم شاید بتوان گفت بازار فولاد در مرکز آسیا را میتوانیم پوشش دهیم.
طی مطالعاتی که صورت گرفته تناژ و عیار سنگآهن در کشور افغانستان به مراتب از تناژ و عیار سنگآهن در ایران بیشتر است و باوجود کارخانههای جدید فولادسازی که مواد اولیه آنها سنگآهن با عیار بالا میباشد میتوان پروسه تولید فولاد را علاوه بر کوتاه کردن حلقههای محصولات واسطه، در تناژهای بسیار بزرگ احداث کرد.
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان