نایب رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران
نگاه فرامنطقهای به صنعت فولاد کشور | حمیدرضا طاهریزاده
صنعت فولاد کشور درحالی قدم به نیمه دوم سال 94 گذاشته که از دو سال و نیم قبل تاکنون رکود معناداری را در معاملات انواع محصولات فولادی به خصوص مقاطع ساختمانی تجربه کرده است.
البته رکود این مدت به خصوص سال 93 با افت روزشمار بهای محصولات فولادی در بازار داخل نیز همراه بوده؛ به طوری که در برخی موارد قیمتهای فروش را به کمتر از قیمت تمام شده محصول تولیدی رسانده و ضرر دیگری را نیز از این محل متوجه فولاد سازان کرده است.
تداوم رکود در صنعت ساختمان، تخصیص اعتبارات عمرانی به پروژههایی با پیشرفت فیزیکی بالا و کاهش حجم تولید خودرو از جمله مهمترین دلایل شدت یافتن رکود بازار فولاد طی سالهای گذشته به شمار میروند که این موضوع بیشترین بار مشکلات مالی و زیان را متوجه شرکتهای فولادی تولید کننده شمش و مقاطع ساختمانی کرده است. در همین حال گره خوردن تصمیمات اقتصادی خریداران و معامله گران فولاد به مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 و در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار از سوی آنها تا زمان روشن شدن نتیجه نهایی مذاکرات، در تشدید بیرونقی مبادلات فولاد در این سال نیز بیتاثیر نبوده است.
ین در حالی است که خوشبینی بهبود وضعیت با خروج از تحریمها، بازگشت امید به بازارها از جمله بازار فولاد را قوت بیشتر بخشیده و اغلب فعالان این صنعت ضمن امیدواری برای اتخاذ راهکارهای اساسی برای برطرف شدن مشکلات و دغدغههای پیش روی این بخش، آینده روشنی را برای آن متصورند. از این رو خود را برای ورود به دهکده جهانی و رقابت با شرکتهای خارجی آماده میکنند.
حمیدرضا طاهریزاده، نایب رئیس انجمن تولید کنندگان فولاد ایران معتقد است که سرمایهگذاران فولاد کشور باید با توجه به ظرفیتهای ایجاد شده در خاورمیانه و افت قیمتهای جهانی فولاد و رقابتهای جدید در بازارهای داخلی و منطقهای، خود را با قیمتهای جهانی تطبیق دهند و قدرت رقابتیشان را بالا ببرند.در ادامه نظرات این فعال صنعت فولاد را در زمینههایی از جمله برون رفت از مشکل نقدینگی و شرایط ناعادلانه اعطای آن، جذب سرمایه گذاریهای جدید و اجرای طرحهای توسعهای نیمه تمام و پیش بینی شرایط بازار فولاد کشور در نیمه دوم سال جاری میخوانید:
چرا هماکنون به زعم کارشناسان و فعالان این بازار مشکل نقدینگی در صدر مشکلات تولید کنندگان فولاد است؟
دو موضوع بسیار مهم امروز که مسائل روز صنعت فولاد و حتی صنایع دیگر است و تولید کنندگان درگیر روزمره آن هستند، مشکلات مالی و مالیاتی صنعت گران است. درخصوص مسائل بانکی، متاسفانه بانکها سودهای خود را به گونهای تنظیم نمیکنند که وامهای بانکی و تامین نقدینگی از طریق سیستم بانکی برای بخش تولید صرفه اقتصادی داشته باشد. برخلاف بخشنامههای متعدد که از طرف بانک مرکزی داریم، بانکهای عامل به این بخشنامههای تولید محور ترتیب اثر نمیدهند و یک طرفه و بعضا با سودهای 30 تا 35 درصد با تولیدکننده برخورد میکنند؛ این در حالی است که اگر تولید کننده معوقهای هم داشته باشد بازپرداخت وام به سودهای پلکانی تا سقف 40درصد هم میرسد. همه میدانیم که حتی سود 30 درصدی برای تولید مقرون به صرفه نیست و این یعنی اینکه ما فقط شعار حمایت از تولید میدهیم اما در عمل تولیدکننده نمیتواند از زیر بار بهرههای سنگین قدعلم کند.
بخشنامههایی از طرف بانک مرکزی داریم که میگوید نباید سود تسهیلات بیشتر از 24درصد باشد اما بانکهای عامل این بخشنامهها را دور میزنند؛ به این صورت که میگویند بهره 24 درصد صحیح است اما تولید کنندگان و بازرگانان برای دریافت این نوع وامها باید سپردههای ثابت چندماهه بدون بهره بانکی افتتاح کنند تا بانک عامل بتواند این وامها را در اختیار تولید کننده قرار دهد؛ وقتی این وام و سپرده بدون سودی که کنار آن باز شده را حساب کنیم باز به سود 28- 27 درصد میرسیم و اگر تولیدک ننده به دلیل رکود بازار و مشکلات فروش چند روزی هم تاخیر در بازپرداخت داشته باشد با 6 درصد جریمه روبهرو میشود.
اگر دو ماه از سررسید بگذرد، پرونده وام گیرنده وارد سرفصلهای بانک مرکزی میشود که در این حالت یک تولید کننده نه میتواند دسته چک بگیرد و نه میتواند حقوق و دستمزد بپردازد به گونهای که کاملا قفل میشود و این رویه در جهان مرسوم نیست و در نتیجه موجب میشود که تولید کننده دچار مشکلات عدیده بانکی شده و اشتغال هم تحتالشعاع قرار میگیرد.
جنابعالی علاوه بر مشکل نقدینگی تولید کنندگان فولاد به «شرایط ناعادلانه اعطای تسهیلات» هم اشاره کردید، آیا صندوق توسعه ملی و بانک صنعت و معدن در این زمینه کمک حال تولید کنندگان نبوده است؟
اگرچه الان مشکل نقدینگی یکی از بزرگ ترین مشکلات صنعت سرمایه بر فولاد است اما نباید نسبت به شرایط اعطای نقدینگی بیتوجه بود. بالاخره این مهم است که نقدینگی با چه سود و شرایطی قرار است برای یک تولید کننده تامین شود. حتی وامهای صندوق توسعه ملی با 23 و 24درصد هم برای تولید کنندگان مقرون به صرفه نیست یا مواردی بوده است که تولید کنندگانی از صندوق ذخیره ارزی وامهایی برای واردات ماشین آلات کارخانههایشان گرفتهاند و تعهدات آنها با نرخهای ارزی 700 تومان تا 1226 تومان بوده که در آن زمان رایج بوده است ولی برخلاف دستورالعمل بانک مرکزی که باید این وامها با نرخ روز قرارداد محاسبه شود متاسفانه هیچ کدام از بانکهای عامل این نرخ را قبول نکردهاند.
در مجموع مشکلات تامین نقدینگی تولید کنندگان فولادی هم در بخش قراردادهای ارزی و ریالی بانکها، هم در بخش سودهای سنگین صندوق توسعه ملی و هم در مواردی همانند معوقات سررسید گذشته که سرفصل بانک مرکزی شدهاند، موجب نارضایتی جدی تولید کنندگان شده است. متاسفانه با این روند طی ماههای آینده شاهد ورشکستگی تعدادی از صنعتگران، یا کاهش فعالیت آنها در یک شیفت و با 30درصد ظرفیت خواهیم بود که این شیوه با شعار حمایت از تولید ملی و اهداف برنامه چشمانداز سازگار نیست. بانکهایی مثل صنعت و معدن که همواره حامی صنعت است و سود کمتری از تولید کننده مطالبه میکند و پشتیبان صنعت فولاد است هم به علت منابع محدود نمیتواند تنها به تامین نقدینگی فولادیها بپردازد.
درخواست اعضای انجمن تولیدکنندگان فولاد این است که بانک مرکزی در شرایط رکود بازار در مسائل بانکی که به آن اشاره شد بازنگریهایی داشته باشد و با توجه به جنس صنعت فولاد که سرمایهبر است، تمهیدات و تسهیلاتی برای این بخش در نظر بگیرد.
آیا با توجه به مشکلات تولیدکنندگان فولاد، جذابیتی برای سرمایه گذاریهای جدید و اجرای طرحهای توسعهای باقی میماند؟
برخی از این مشکلات در تمامی صنایع و اقتصاد کشور فراگیر است ولی با توجه به رکود حاکم بر بازار فولاد کمتر کسی حاضر است در صنعت فولاد سرمایه گذاری جدیدی کند و به نظرم الان باید در صنعت فولاد حفظ سرمایه شود نه اینکه طرحهای جدید تعریف شود،اما برای سرمایهگذاریهای جدید لازم است مطالعات بسیار دقیقی صورت پذیرد و مکانیابی، نزدیک بودن به بازار هدف، نیازسنجی در ظرفیت هر یک از زنجیرههای فولاد، نیاز مصرفی کشور به هر یک از محصولات و شناخت بازارهای منطقهای و جهانی را مدنظر داشته باشند. بالاخره یک سرمایهگذار باید به کشورهای همسایه و منطقه و جهان نگاه دقیقی داشته و فقط نگاه محیطی و به داخل نداشته باشد.
این مهم است که ترکیه و کشورهای عربی و حوزه سیآیاس و حتی چین و اروپا در حوزه فولاد چه تحرکاتی دارند و این برای یک سرمایهگذار لازم است که دیدی فرامحیطی داشته باشد.
از نظر شما نگاهها و جهتگیریهای سرمایه گذاران در بخش فولاد باید معطوف به بازارهای منطقهای و جهانی باشد؟
ما نباید فولاد را درونمرزی نگاه کنیم. هماکنون واردات و کاهش قیمت و تقاضاهای جهانی میتواند قیمت محصولات را بسیار پایین بیاورد. اگر امروز برونمرزی به صنعت و بازار فولاد نگاه کنیم میبینیم که قیمت فولاد تقریبا به کف رسیده است و بیشتر از 30 تا 40 دلار امکان ندارد قیمتها کاهش پیدا کند. اگرچه به نظر میرسد طی چند ماه آینده رونقی در بازار نداشته باشیم اما قیمتها چه مقرون به صرفه باشد و چه نباشد، در هر صورت باثباتتر میشود و شیب نزولی قیمت گذشته را نخواهیم داشت چون جایی برای افت بیشتر نمانده است و از اینجا به بعد واحدها چارهای جز اینکه تولید خود را متوقف کنند یا کاهش دهند، نخواهند داشت.
وقتی نگاه جهانی داشته باشیم خواهیم پذیرفت که با کاهش قیمتهای جهانی ما هم مجبور به کاهش قیمت هستیم. اگرچه طبق شرایط اقتصادی و صنعتی کشور و با نگاه به بازارهای جهانی باید تعرفهها اصلاح شود اما به نظرم با توجه به تغییراتی که در تعرفهها ایجاد شده هماکنون دیگر نباید دوباره چشم به سوی ابزارهای تعرفهای داشته باشیم و از فضای رقابتی فاصله بگیریم.
الان ما باید متوجه باشیم که تغییرات زیادی در تقاضا و قیمتهای جهانی ایجاد شده است و شرایط منطقهای ما در تولید فولاد شبیه 10 سال گذشته نیست و کشورهای منطقه از جمله امارات و عربستان و قطر فولادساز شدهاند و اگر نتوانیم خودمان را با قیمتهای جهانی تطبیق دهیم حتی بازارهای صادراتی خود را هم از دست میدهیم.
قبلا در اظهارنظری گفته بودید وضعیت بازار فولاد در سال 94 تغییر چندانی نخواهد کرد. آیا با برداشتن تحریمها تحرکی در تقاضای فولاد ایجاد میشود؟
قیمتها طی چند ماه آینده به ثبات میرسد و دیگر شاهد شیب شدید قیمتی نخواهیم بود ولی با فرض برداشته شدن تمامی تحریمها بالاخره زمانی برای تحریک تقاضا در بازار نیاز است، از این رو بعید است تا پایان سال فرصتی برای رونق بازار فراهم شود.
به نظرم در این شرایط باید روی بهره وری و کاهش قیمت تمام شده کار بیشتری صورت گیرد تا قدرت رقابتی خود را نسبت به رقبای جهانی افزایش دهیم.
- زهرا مسافر-
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان