رئیس هیات مدیره گروه صنعتی آبادنگان
توجه ویژه به 9 فاکتور مهم و تاثیرگذار | علی ایزدی
قيمت در مباني نظري علم اقتصاد از يك نقش محوري در فعاليتهاي اقتصادي برخوردار است.
در واقع قيمت، يك كميت عادي است كه ارزش مبادله كالايي را در مقابل كالاهاي ديگر مشخص ميکند. قيمتها به عنوان يك علامت دهنده براي توليد كنندگان برای توليد مقدار بيشتر و يا كمتري از كالاها ايفاي نقش مي كنند.
با افزايش قيمت كالا، حاشيه سود توليد كنندگان آن كالا افزايش پيدا ميكند و اين امر باعث ايجاد انگيزه در سرمايه گذاران میشود و آنها تشویق میشوند كه به سمت توليد اين كالا روي بياورند و اين عمل تا هنگامیكه سطح سود اين بنگاهها به حد متعارف برسد، ادامه مييابد همچنين كاهش قيمت كالا منجر به كاهش سود برخي از توليد كنندههای اين كالا ميشود و در نتيجه تمايل مناسبی به سرمايه گذاري در توليد اين نوع كالا وجود نخواهد داشت.
افزايش حجم فعالیتها و پيچيدگي اقتصاد و تجارت در جهان کنوني از یکسو و رشد و شكوفايي بنگاههای اقتصادي از سوی دیگر، نگاه سرمايه گذاران و تصميم گيرندگان را بيش از پيش به اطلاعات حسابداري و تجزیه و تحلیل آن معطوف کرده است. در دوران حاضر، نقش هزینه یابی و محاسبه بهاي تمام شده محصولات و خدمات، براي كاهش هزينه، افزايش راندمان و در نهایت رشد بهره وري افزایش یافته است.
همانگونه که میدانیم هزينهيابي محصول عبارت است از طبقهبندي و تسهيم صحيح هزينهها به منظور تعيين قيمت تمام شده محصولات و راهنمایي برای مديران و صاحبان سازمان در جهت كنترل عمليات آن است. در باب اهمیت قیمت تمام شده، موارد بسیاری گفته شده، اما آنچه اهمیت این موضوع را دو چندان میکند، این است که اگر گزارشهای دقیق و صحیحی از عوامل افزایش قیمتها یا هزینهها موجود نباشد، مدیران در تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایر تصمیم گیریها با مشکل مواجه میشوند.
بالا بودن قيمت تمام شده فولاد و خدمات توليد داخلي در مقايسه با محصولات مشابه خارجي نشان دهنده نبود رقابتپذيري در اقتصاد كشور و فضاي كسبوكار نامناسب است كه پيامدهاي ناگواري از جمله تنزل جايگاه ايران در بازارهاي جهاني فولاد را به دنبال داشته است.
با نظری بر روند جهانی تولید و عرضه فولاد میتوان این مهم را استنتاج کرد که قیمت فولاد کاهشی شده و احتمال ادامه این روند نزولی ادامه داشته باشد. این در حالی است که حجم تولید جهانی فولاد خام در کشورهای تولید کننده فولاد به نسبت قبل حدود 5/ 14 درصد کاهش داشته و البته ظرفیتهای تولیدی مورد استفاده نیز 3/ 6 درصد افت کرده است، این شرایط نشان میدهد که جذابیت تولید فولاد در جهان تضعیف شده است.
میتوان انتظار داشت روند کاهشی قیمتها که وارد فاز خطرناکی شده است باز هم ادامه یابد که روزهای سختتری را پیش روی بازار جهانی فولاد قرار میدهد. نباید این را از نظر دور گذاشت که دامپینگ چینیها در بازارهای جهانی جدی است، زیرا با توجه به کاهش حجم تولید فولاد در این کشور، باز هم سایر کشورها در برابر آن موضع گیری کردهاند. هماکنون سایر کشورها مخصوصا کشورهای اروپایی برای مقابله با دامپینگ چینیها، اقدام به افزایش تعرفه واردات کردهاند تا شاید بتوانند از تولیدات داخلی خود حمایت کنند.
طبق بررسیها، مهمترین دلایل کاهش حجم تولید فولاد در جهان به صورت زیر دسته بندی میشود:
- رکود وکاهش تقاضای موثر در جهان و کاهش خرید
- افزایش حجم صادرات چین
- کاهش شدید قیمت سنگ آهن و رسیدن به کمترین حد در 5 سال اخیر
- کاهش قیمت زغال سنگ و آهن قراضه در بازارهای جهانی
- کاهش شدید قیمت نفت و کاهش هزینهها مخصوصا برای حملونقل مواد اولیه و محصولات نهایی
- کاهش قیمت تمام شده فولاد در جهان
- ضعف بازار مسکن، تضعیف حجم فروش و کاهش قیمت تمام شده خانههای جدید
- پایین بودن رشد تولید ناخالص داخلی در جهان
با توجه به دلایل ذکر شده به روشنی میتوان دریافت که با روند کاهشی قیمتها بر اساس تحلیلهای جهانی، راهحلهای مشخصی در پیش روی تولیدکنندگان داخلی وجود دارد که در این مسیر کمک دولت بسیار موثر است.
مهمترین فاکتورهای موثر بر قیمت تمام شده تولید فولاد درکشور عبارتند از:
1- اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن یارانهها و افزایش قیمت حاملهای انرژی: که با توجه به جایگاه انرژی در فرآیند تولید فولاد خام و شکل دهی مصنوعات آهنی این افزایش تاثیر مستقیم بر صعود قیمت تمام شده فولاد دارد که با كاهش مصرف انرژي میتوان انتظار داشت درصدی از قيمت تمام شده محصول كاهش یابد.
2- افزايش حجم توليد محصول که با افزایش فروش، افزايش توليد و در نتيجه سرشكن شدن هزينههاي سرانه سربار ميتوانند به شدت قيمت تمام شده كالاها را كاهش دهند که این مهم با هموار شدن مسیر صادرات به سرانجام خواهد رسید.
3- افزایش غیرمنتظره قیمت قراضه: در این میان مهمترین فاکتور در قیمت تمام شده فولاد را میتوان افزایش قیمت قراضه دانست که به صورت لحظهای افزایش یافته است. حدود 75-70 درصد از قيمت تمام شده فولاد را نرخ قراضه به عنوان مواد اوليه مورد نياز واحدهاي ذوبي تشکيل ميدهد که اين ميزان از توجيه اقتصادي برخوردار نيست. با توجه به جایگاه خاص قراضه و غیرجایگزین بودن آن در فرآیند تولید فولاد مخصوصا در احیای مستقیم، قوس و القایی شرایط بازار قراضه به سمت بحران پیش میرود که نیاز به توجه جدی دارد.
4- بالابودن نسبی نرخ تورم و افزایش محسوس دستمزد و هزینههای جانبی نیروی کار: عدم انعطاف پذيري در تعيين دستمزد، نبود ارتباط بين بهرهوري و دستمزد و تاثير آنها برتولید و افزايش هزينههاي استفاده از نيروي كار مستقیم از جمله دلایل افزایش قیمت تمام شده به حساب میآید.
5- افزایش آرام هزینه حملونقل بالاخص در سالجاری: ايران يكي از كشورهاي مهم در مسير ترانزيت دنيا است؛ ولي متاسفانه از ظرفيتهاي ترانزيتي آن به خوبي استفاده نشده است. هزینههای حمل و نقل در کشور بالا است، در صورتی که در کشورهای توسعهیافته 9 درصد از قیمت تمام شده مربوط به هزینههای پشتیبانی و توزیع است. این رقم در کشور ما به طور متوسط به حدود 25 درصد رسیده است.
6- افزایش محسوس قیمت ماشینآلات و لوازم یدکی در تولید و نورد فولاد و افزایش زمان توقف، تعمير و خواب ماشينآلات و تجهيزات.
7- مشکلات نرخ بهره، تامین مالی و نقدینگی واحدهای تولیدی: از ديد سرمايهگذاران و بنگاههای توليدي، نرخ بهره بهطور مستقيم يکي از پارامترهای تاثیرگذار در قيمت تمام شده محصول محسوب ميشود. به اين ترتيب کاهش (افزايش) نرخ بهره ميتواند موجب کاهش (افزايش) قيمت تمام شده محصول و در نتيجه قيمت محصول میشود و از اين طريق بر سطح عمومی قيمتها تاثير میگذارد.
یکی از گرفتاریهای عمده صنعت فولاد جریان نقدینگی است. وقتی جریان نقدینگی قفل میشود سبب کاهش چشمگیر تولید و کاهش حجم تولید میشود که منجر به افزایش بهای تمام شده خواهد شد و قدرت رقابت را چه در داخل و چه در بازارهای بینالمللی از تولید کننده میگیرد. نرخ بالای سود تسهیلات یکی از عوامل مهم افزایش قیمت تمامشده تولید داخلی و از دست رفتن توان رقابتی با کالاهای مشابه در کشورهای دیگر است. نرخ سود سالانه ۲۰ تا 30 درصد در ایران و نرخ بهره سالانه ۲ تا ۵ درصد در کشورهای رقیب تفاوت بسیار زیادی با هم دارد.
8- پایین بودن تعرفه واردات محصولات فولادی: دولت برای جلوگیری از فاجعه در صنعت فولاد باید تعرفههای موجود را تغییر دهد و تعرفه بالایی (به صورت پلکانی) را برای نجات صنعت فولاد اعمال کند. بسیاری از کشورهای اروپایی و همچنین ترکیه با وضع تعرفههای مناسب از صنعت فولاد خود حمایت میکنند؛ ولی متاسفانه در کشور ما این طور نیست.
9- اخذ حقوق مالکانه توسط دولت: هماكنون دستگاههاي مختلفي در كشور به صورت مستقيم يا غيرمستقيم در پروسه قيمت تمام شده كالا و خدمات سهیم هستند كه از جمله آنها ميتوان به وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت دارایی، وزارت كشور، اتاقهاي بازرگاني و... اشاره کرد. اين درحالي است كه سهم هر كدام از اين دستگاهها در مبالغ دریافتی از تولید متفاوت است. دولت در این راستا با کاهش حقوق دولتی و حقوق مالکانه خود در شرایطی که تولیدکنندگان به دلیل رکود داخلی با کاهش قیمتها روبهرو بودهاند و بعضا برای تامین شرایط جاری خود دچار مشکل هستند، باید به میدان کاهش قیمت تمام شده تولید بیایند.
همچنین در این راستا، پیش بینی مشوقهای صادراتی (به موقع)، ارائه تسهیلات کوتاه مدت صادراتی (وام ارزی)، انعقاد پیمانهای منطقهای بین دولتها برای تسهیل صادرات را میتوان به عنوان راهکارهایی برای پایین آوردن قیمت تمام شده و قدرت چانهزنی بینالمللی در نظر گرفت که سهم دولت در این زمینه بسیار مهم و زیاد است.
استیل تریدر | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان